اولین جهادی عمرم رو رفتم ، برگشتم ، نمیدونم عوض شدم یا نه ؟

یعنی میدونما ، ولی شاید دلم نمی خواد اعتراف کنم !

از وقتی برگشتم تهران به هرکسی میگم قشنگترین لحظه های عمرمو در بُزن آباد گذروندم ، پوزخندی میزنه و میگه : تو که راست میگی !

ولی حد اقلش اینه که به خودم دروغ نمیگم :

بُزن آباد ، اوستا بیدل ، آقا مجیدی ، محمود موتوری و ... هیچ وقت فراموشتون نمی کنم !

بُزن آباد

تا بعد ...